.: طلـوع آخـر:.

...طلـوعِ صبحِ شـبِ یلـدای انتـظارم آرزوسـت..
.: طلـوع آخـر:.

بِسْـمِ اللهِ الَّـذِی لا یَنسَـے مـَن ذَکـره...

"جمکــــــران"
خودش را بـرای تـو ساخـت
و مسجـد شد
مـن امـّا نه هنـــــوز!

₪ ₪ ₪ ₪ ₪ ₪ ₪ ₪

تـو بـه آرزوی مـن رسیـدی!
نمی دانـم رسیـده ام به آرزوهـایـت یـا نـه؟
ای شهیـد...


نوشتـــــه هایـم
بغـضِ مکتـوب اسـت...


!کپے نوشتـه ها با ذکر طلـوع آخـر!


تـا قـضـا نشـدم بخـوان مَـرا...🍃

طَـأْطَـأَ کُـلُّ شَـرِیـفٍ لِشَـرَفِـکُـــــــمْ...
بهار به نیمه های خرداد که می رسد
پاییز عجیبی را در دلم احساس می کنم...
پاییزی که کوچه باغش از برگ برگ خاطرات قدیمی پر شده است.

نیمه ی خرداد که می شود دلم برای تمام چیزهایی که از دست داده ام تنگ می شود
برای درخت یاسی که در حیاط خانه داشتیم وحالا..
برای سایه ای که دیگر این روها برسرمان نیست!

نیمه ی خرداد برای من که تا آن روز غریب رزو داشتم امام ر از نزدیک ببینم وبر دستانش بوسه بزنم؛
نقطه ی پایان تمامی آرزوهای کودکانه ام بود/.

امام من اما این روز ها حال وهوای دیگری داشت..
ودر انتظار پروزای بود به بلندای آسمان
از افق نیمه ی خرداد...




نیمه ی خرداد اما در خاطرات پدرم رنگ دیگری دارد..
به رنگ بهار و رنگ جاودان عاشورا..
پدرم می گوید:
«پانزدهم خرداد،نوروز انقلاب اسلامی ایران است»
ومن باور دارم که انقلابم را مدیون نفس تازه ای هستیم
که در بهار 42 شهدای این روز در کالبد خسته ی ایران  با دم خود دمیدند/.

بااندکی تصرف وتلخیص

نظرات  (۷)

۱۳ خرداد ۹۲ ، ۱۷:۰۶ خادم المهدی
زیبا مثل همیشه
انتظار فرج از نیمه ی خرداد کشم.......

۱۳ خرداد ۹۲ ، ۱۷:۵۱ شهید گمنام
 خدا قوووووت
بسیار عالی
۱۳ خرداد ۹۲ ، ۱۷:۵۴ امیرحسین رعایی
احسنت
زیبا بود
چند سالتون بود وقتی این رو نوشتید؟
پاسخ:
ممنون
همون سالا که انشاء می نوشتم دیگه!!
بنت الهدیِ امام زمان،پس از همون بچگی اش دست به قلم بوده و می نوشته و می نوشته...
کتاب چاپ کنی اولین کسی که می خردش خودمم =)
پاسخ:
ممنونم خواهری..
خب همین الانم داری میخونی..
یعنی انگار کتابو خریدی.....
اینم حرفیه...
فقط امضات کمه...=)
۱۴ خرداد ۹۲ ، ۰۰:۲۰ خانم چادری
سلام
منم دوست داشتم بودم اون روزها و امام رو از نزدیک میدیدم...
خیلی زیبا نوشتی...
پاسخ:
سلام....
ممنونم خواهری
سلام. خیلی زیبا بود خیلی...
چه زیبا توصیف کره بودین اون انتظار کودکی رو ....

و من هم الان حسرت به دل دارم که امامم رو از نزدیک ببینم ... ای خدا یعنی میشه

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

ابزار هدایت به بالای صفحه