.: طلـوع آخـر:.

...طلـوعِ صبحِ شـبِ یلـدای انتـظارم آرزوسـت..
.: طلـوع آخـر:.

بِسْـمِ اللهِ الَّـذِی لا یَنسَـے مـَن ذَکـره...

"جمکــــــران"
خودش را بـرای تـو ساخـت
و مسجـد شد
مـن امـّا نه هنـــــوز!

₪ ₪ ₪ ₪ ₪ ₪ ₪ ₪

تـو بـه آرزوی مـن رسیـدی!
نمی دانـم رسیـده ام به آرزوهـایـت یـا نـه؟
ای شهیـد...


نوشتـــــه هایـم
بغـضِ مکتـوب اسـت...


!کپے نوشتـه ها با ذکر طلـوع آخـر!


تـا قـضـا نشـدم بخـوان مَـرا...🍃

طَـأْطَـأَ کُـلُّ شَـرِیـفٍ لِشَـرَفِـکُـــــــمْ...
نوروز ما امسال،
پشت درو دیوار مانده است!

نظرات  (۳)

۲۵ اسفند ۹۲ ، ۲۳:۳۰ آیات نورانی

هوالنور

 

در میهمانی دیگران،

همه چیز هست،جز آن چه من می خواهم...

 

در ضیافت او،

هیچ چیز نیست،جز آن چه من می خواهم...

۲۶ اسفند ۹۲ ، ۱۳:۲۷ 彡♥خـادم المهدی♥彡
هر وقت از سر کار میومد ، یه راست میرفت توی اتاقش دراز میکشید روی پتو . 

از این پهلو به اون پهلو هر کار میکرد آروم نمیشد. 

گریه میکرد از بس درد داشت . 

میرفتم کنارش ، میگفتم : "مادر ، بذار تا پهلوت رو بمالم ، شاید دردش آروم بگیره "


میگفت : " نه مادر جان این درد ارث مادرم حضرت زهراست ، بذار با همین درد به آرامش برسم .
و بوی دود و رنگ خون گرفت

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

ابزار هدایت به بالای صفحه