*هوالعزیز*
وَ لَمَّا دَخَلُوا عَلى یُوسُفَ آوى إِلَیْهِ أَخاهُ قالَ إِنِّی أَنَا أَخُوکَ فَلا تَبْتَئِسْ بِما کانُوا یَعْمَلُونَ (یوسف 69)
زیر تقدیر الهی تعبیه هاست، و در قصهء دوستی در باب دوستان،قضیه هاست، یعقوب و بنیامین هر دو مشتاق دیدار یوسف بودند و خسته تیر فراق او، اینکه یعقوب در غم فراق سالها بمانده، و بنیامین به مشاهده یوسف رسیده و بشارت إِنِّی أَنَا أَخُوکَ را شنیده، نه از آن جهت است که بنیامین را بر یعقوب شرف است، لکن با ضعیفان رفق بیشتر کنند که حوصله ایشان بر بار بلا کم تابد،
" و بلا که روی نماید به قدر ایمان هر کس روی نماید، هر که را ایمان قوی تر ،بلای وی بیشتر"
خداوند موسی را گفت وَفَتَنَّاکَ فُتُونًا (طه 40) : آنقدر تو را آزمایش در بلا کردیم تا صافی و پاک شدی.
"رسول خدا (ص) فرمود: خداوند بلا را برای ولیان قرار داد و شهادت را برای دوستان"
اصلا مرا محب حسین آفریده است
مهر تو از عدم به وجودم کشیده است
گِل بی سبب که آدم و حوا نمی شود
حتما کمی ز جرعه عشقت چشیده است
وقتی قدیم و عرش نشین بودی از ازل
جبرییل هم به غیر رخ تو ندیده است
ما از همه به لطف شما منقطع شدیم
حب الحسین، رشته دیگر بریده است
یک (یاحسین) با دم عیسی برابر است
یعنی حسین در دم عیسی دمیده است
ما با محبت تو به توحید می رسیم
هر کس به تو رسیده، به مقصد رسیده است
سلام
ممنون میشم به وبم تشریف بیارین و 4 مطلب آخرم تحت عنوان(کنترل جمعیت) رو بخونید و نظرتونو برام بذارین.