بی بـازدم
دَم می گیـرم
ذکـرت را
یـاحسیـن....یـاحسیـن....
یه کم نفس بکش، وگرنه میمیری . . .
هر دری بسته شود جز در پر فیض حسین
این در خانه عشق است که باز است هنوز
وفـــــــــــــدیناه بـــــــذبح عظیـــــــــــم
یکی یکـــدانه خـــــــــدا!
میــان لبخنـــدهای انــدکم اقیــانوســی از اشــکت نهفتــه...
ثانیــــــه ها را بـــرای محـــــــــــــرم تو می شمــــــــــارم...
خواستم واسه بالایی نظر بذارم، بسته بود
حرف دل من رو زدید...
"دیگر
قلم هم نمی تواند
از پس غصه هایم بر آید
...نگاه تو باید مرا . . ."
کاش لطف کنه و یه نگاهی به امثال من بیچاره بندازه...