.: طلـوع آخـر:.

...طلـوعِ صبحِ شـبِ یلـدای انتـظارم آرزوسـت..
.: طلـوع آخـر:.

بِسْـمِ اللهِ الَّـذِی لا یَنسَـے مـَن ذَکـره...

"جمکــــــران"
خودش را بـرای تـو ساخـت
و مسجـد شد
مـن امـّا نه هنـــــوز!

₪ ₪ ₪ ₪ ₪ ₪ ₪ ₪

تـو بـه آرزوی مـن رسیـدی!
نمی دانـم رسیـده ام به آرزوهـایـت یـا نـه؟
ای شهیـد...


نوشتـــــه هایـم
بغـضِ مکتـوب اسـت...


!کپے نوشتـه ها با ذکر طلـوع آخـر!


تـا قـضـا نشـدم بخـوان مَـرا...🍃

طَـأْطَـأَ کُـلُّ شَـرِیـفٍ لِشَـرَفِـکُـــــــمْ...

کربلای نقـد

بهتر از بهشت نسیـه است!

نظرات  (۵)

۰۸ دی ۹۲ ، ۰۱:۴۴ یعقوب کربلا
افرین
زیبا

کربلا
زیر پاته آسمون
کربلا
جای از ما بهترون ...
۰۹ دی ۹۲ ، ۱۴:۵۹ جوان انقلابی

از بس که از فراق تو دل نوحه گر شده

روزم به شام غربت و غم تیره تر شده

آزرده گشت خاطرت از کرده های من

آقا ببخش نوکرتان دَردِسَر شده

تنها خودت برای ظهورت دعا کنی

وقتی دعای من ز گنه بی اثر شده

از شام هجر یار بسی توشه می برد

آنکس که اهل ذکر و دعای سحر شده

بودم مریض و روضه ی تو شد دوای من

حالم به لطفتان چقدر خوب تر شده

رفت از نظر محرّم و آقا نیامدی

حالا بیا که آخرِ ماه صفر شده

بعد از دو ماه گریه به غم های کربلا

حالا زمان ندبه به داغی دِگر شده

یَثرب برای فاطمه نقشه کشیده است

یَثرب چقدر بعدِ نبی خیره سر شده

باید که بعد از این به غم مادرت گریست

فصل شروع ماتم خیرُالبشر شده

از شعله های پشتِ در خانه ی علی است

گر آتشی به کرب و بلا شعله ور شده

آن روز اگر به صورت مادر نمی زدند

لطمه دگر به چهره ی دختر نمی زدند

۰۹ دی ۹۲ ، ۲۰:۲۹ ₪نگـارنـده ₪
واقعا....
۱۰ دی ۹۲ ، ۱۰:۰۹ مصطفی طالبیـ
شاید یک روز صبح این عقل مصلحت اندیش را روی اُپن آشپزخانه مان جا گذاشتم و رفتم به کربلا.  کسی چه می داند؟

منتظر حضور گرمتون هستیم...یا علی

ارسال نظر

کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی

ابزار هدایت به بالای صفحه